به گزارش قدس آنلاین، چندی پیش وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با استناد به دادههای مرکز آمار کشور گفته بود سهم هزینهکرد خانوارهای ایرانی در بخش فرهنگی که در سال ۱۳۹۶ معادل ۱۱/۷۴ درصد از کل سبد خانوار بوده، در سال ۱۴۰۲ به ۷/۸۵درصد کاهش یافته است؛ افتی نزدیک به ۴درصد که طی ۶سال رخ داده و به گفته او مختص یک دهک خاص هم نیست و در تمام دهکهای جامعه دیده میشود.
در شرایطی که به گفته سیدعباس صالحی، رقم کل هزینه فرهنگی کشور در سال ۱۴۰۲ حدود ۴۱۰ هزار میلیارد تومان بوده و نیمی از آن به مد و پوشاک اختصاص داشته که به طور مستقیم کالای فرهنگی نیست، سهم نشر و کتاب تنها ۵ هزار میلیارد تومان بوده است. وضعیتی که او، آن را نشانهای از افزایش «فقر فرهنگی» میداند و تأکید میکند؛ در جامعهای که به طور پیوسته مصرف فرهنگیاش کم شود خیلی نمیتوان امیدی به آینده فرهنگی آن داشت.
آنچه واضح است اینکه کاهش سهم مصرف فرهنگی در سبد خانوار، تنها یک تغییر عددی در آمار رسمی نیست بلکه نشانهای از تغییر گسترده در الگوهای زندگی روزمره است. وقتی خانوادهها در مواجهه با فشارهای تورمی ناچار به اولویتبندی هزینههای خود میشوند، نخستین بخشی که کنار گذاشته میشود حوزه فرهنگ است؛ کتاب، سینما، تئاتر یا سایر کالاهای فرهنگی به کالاهایی لوکس تبدیل میشوند که امکان حذف یا تعویق آنها وجود دارد. این روند منجر به ضعیف شدن تدریجی پیوند افراد با تجربههای فرهنگی و کاهش فرصتهای یادگیری، خلاقیت و مشارکت اجتماعی میشود.
از سوی دیگر، پایین ماندن سطح مصرف فرهنگی پیامدهایی فراتر از سبد خانوار دارد. در سطح کلان، گردش مالی محدود در حوزه فرهنگ به معنای کوچک شدن بازار برای ناشران، هنرمندان و تولیدکنندگان فرهنگی است و همین موضوع به رکود و کاهش کیفیت تولیدات فرهنگی منجر میشود. در بلندمدت هم این چرخه سبب بروز وضعیتی میشود که در آن نه تنها دسترسی جامعه به محصولات فرهنگی کاهش مییابد بلکه انگیزه و توان تولیدکنندگان برای خلق آثار تازه از بین میرود.
همین موضوع سبب شد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از صدور کارت اعتباری ۱۵میلیونی برای خرید در حوزه فرهنگ و هنر خبر دهد؛ طرحی که در مرحله نخست برای ۱۰۰ هزار نفر از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه در نظر گرفته شده و قرار است در مراحل بعدی به گروههای بیشتری تعمیم یابد.
ضرورت فربهسازی تقاضای فرهنگی
از نظر کارشناسان هر آنچه موجب تقویت گردش مالی و ایجاد تقاضا در بازار فرهنگی شود، مقبول است. مهدی فیروزان، صاحبنظر فرهنگی با بیان اینکه سبد فرهنگی خانوارها روز به روز در حال کوچکتر شدن و نابودی است درباره تبعات فقر فرهنگی به خبرنگار ما میگوید: کشور ما با این پیشینه غنی فرهنگی باید تقاضای فرهنگی را فربه کند نه عرضه را، در حالی که مدیران فرهنگی همواره یارانه و اعتبار میدهند تا تولید را زیاد کنند و نهایتاً منجر به افزایش تعداد کتاب، فیلم و تئاتر میشود و کمتر همت میکنند که تعداد سینمارو، تئاتررو، موسیقیرو و کتابخوان را زیاد کنند، از این رو با هر طرحی که تقاضا را فربه کند موافقم و با هر طرحی که عرضه را چاق کند مخالفم.
فیروزان معتقد است؛ طرح «فرهنگ کارت» تقاضا ایجاد میکند و با دادن اعتباری که قابلیت بازپرداخت در چند قسط را دارد، این کمک را میکند که مردم به تئاتر بروند، در کنسرت شرکت کنند، کتاب بخوانند و به سینما بروند. این یعنی ایجاد تقاضا و من با آن موافقم چون کمک میکند فرهنگ به تدریج به سبد خرید خانوار برگردد.
او ادامه میدهد: حتماً نتایج این طرح توسط وزارت ارشاد بررسی میشود و در صورت استقبال مردم، حجم و گستردگی آن را بیشتر خواهند کرد، وقتی ببینند بازپرداختها مرتب و درست بوده، میزان اعتبار را بیشتر میکنند.
این مدیر فرهنگی درباره اینکه چنین طرحی چه تأثیری در ایجاد نیاز فرهنگی دارد، میگوید: بسیاری از خانوادهها نیازشان را تشخیص میدهند اما چون منابع مالی کافی در اختیار ندارند نمیتوانند نیازشان را برطرف کنند. بسیاری از خانوادهها هم نیازشان را نمیدانند و باید این نیازسنجی را برایشان انجام داد مثلاً وقتی دوستم را به کنسرتی دعوت میکنم او را با نیازی که نمیشناخته آشنا میکنم و دفعه بعد، خودش بلیت کنسرت میخرد.
فیروزان «فرهنگ کارت» را طرح خوبی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میداند که سبب میشود مردم نیاز فرهنگی پیدا کنند، نیازشان را تشخیص دهند و با تخصیص وام اعتباری، توان برآوردن آن نیاز را داشته باشند.
رونق اقتصاد فرهنگ با کارت اعتباری خرید
مجری طرح «فرهنگ کارت»، مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر است. سیدصادق پژمان، مدیر عامل این مؤسسه درباره فلسفه طرح اعطای وام ۱۵میلیونی وزارت ارشاد و بازپرداخت در چهار قسط برای مقابله با فقر فرهنگی به خبرنگار ما توضیح میدهد: رونق اقتصاد فرهنگ و افزایش هزینهکرد خانوارها در حوزه محصولات و خدمات فرهنگی- هنری یکی از کلان برنامههای اصلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت چهاردهم است و از آنجا که نیاز به غنیسازی سبد فرهنگی در جامعه وجود دارد و نظر به ضعیفتر شدن حوزه اقتصاد فرهنگ در هر سال، هم به لحاظ گردش مالی و هم به لحاظ قدرت خرید مردم، حتماً تقاضای قابل قبولی برای مصارف فرهنگی در فضای جامعه وجود دارد که علاقهمند هستند محصولات فرهنگی، هنری و رسانهای را تهیه کنند.
به گفته او، با توجه به تورم فزاینده، سرانه درآمد پایین و کاهش قدرت خرید مردم، سبد فرهنگی جزو اولویتهای حذف در زندگی مردم است. برای اینکه هزینهکرد خانوار در این حوزه دچار اختلال نشود، اجرای این مدلهای اعتباری، شرایطی را به وجود میآورد تا مردم بتوانند از این سبد فرهنگی استفاده کنند.
پژمان با استناد به آمارهای موجود در این حوزه میگوید: میانگین هزینهکرد فرهنگی خانوار ایرانی در سال ۱۳۹۶ حدود ۲۳/۵ میلیون تومان بوده و این رقم در سال ۱۴۰۲ به کمتر از ۱۵ میلیون تومان رسیده است که کاهش ۸میلیون تومانی را نشان میدهد. آمارهای جدیدی از این هزینهکرد در سال جاری منتشر نشده ولی با توجه به شرایط اقتصادی کشور، احتمالاً کمتر شده است. مقایسه این اعداد نشان میدهد به دلیل افزایش تورم و کاهش سرانه درآمدی خانوار، محصولات و خدمات فرهنگی جایی در هزینهکرد خانوادههای ایرانی ندارد، از این رو رونق اقتصاد فرهنگ یکی از برنامههای اولویتدار در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
پژمان تعداد افراد زیر پوشش «فرهنگ کارت» را در مرحله نخست ۱۰۰ هزار نفر از اهالی فرهنگ، هنر و رسانه برشمرد که نیازمند تأمین اعتباری در حدود ۲ همت بوده و عنوان میکند: به هر نفر کارتی با ۱۵میلیون تومان اعتبار تعلق میگیرد که این اعتبار فقط برای هزینهکرد در خدمات فرهنگی و خرید محصولات فرهنگی - هنری در نظر گرفته شده است. با همکاری بانک ملت، صدور این کارت نیاز به تضامین بانکی ندارد و با کارمزد بسیار پایین در چهار قسط قابل بازپرداخت است. پس از تسویه نیز این مبلغ اعتباری قابلیت تمدید در کارت را دارد.
او درباره زمان کوتاه بازپرداخت در این طرح میگوید: تأمین مالی در این شکل همکاری، فقط از حوزه اعتباری بانک قابل اجرا بود نه حوزه تسهیلات، بنابراین ظرفیت قانونی اعتبار برای ذینفعان طرح در بازه زمانی چهار یا پنج ماه بازپرداخت تعریف شده است.
به گفته وی، سبد فرهنگی خانوارها قابلیت پر کردن سقف ۱۵میلیون تومانی این کارت را در بازار سینما، موسیقی و حتی هنرهای تجسمی دارد؛ چرا که تقاضای بالقوه در این حوزه بالاست. ذینفعان مرحله نخست طرح هم جامعه فرهنگی هستند که تقاضاهای بالقوه آنان با این ظرفیت ایجاد شده، قابلیت بالفعل شدن مییابد.
مجلس آستینها را بالا بزند
مدیر عامل مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر با اشاره به افزایش گستره خدمات تعریف شده در فرهنگ کارت خاطرنشان میکند: حوزههای محصولات و خدمات فرهنگی، هنری و رسانهای، ظرفیتهای خوبی در فضای مجازی دارند که به عنوان پذیرنده به فرهنگ کارتها اضافه شدهاند همچون سکوهای فروش بلیت یا صفحات مجازی خرید محصولات فرهنگی. در گامهای بعد نیز فرهنگ کارت به شبکه پوزهای بانکی متصل خواهد شد تا خرید از دستگاه پوز انجام شود.
پژمان با بیان اینکه همه حوزههای مرتبط با فرهنگ، هنر و رسانه که قابلیت پذیرش در این طرح را دارند اگر شبکهای قابل اتصال به فرهنگ کارت داشته باشند به این طرح اضافه میشوند، میگوید: با برخی فروشگاههای کتاب صحبت کردیم که اگر شبکهای برای اتصال به فرهنگ کارت دارند، معرفی کنند و اگر شبکه ندارند بتوانند از طریق پوزهای بانکی به این طرح متصل شوند. البته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سکوی مجازی به اسم «بازار کتاب» دارد که کتابفروشیهای کشور به آن متصل هستند و ظرفیت فرهنگ کارت هم به بازار کتاب اضافه خواهد شد تا با سهولت دسترسی به امکانات و خدمات فرهنگی، توزیع عادلانهای در این باره رخ بدهد.
او درباره چشمانداز این طرح و سطح گستردگی آن اظهار امیدواری میکند که به زودی این طرح برای همه اقشار مختلف جامعه اجرا شود؛ چرا که کاهش رقم هزینهکرد فرهنگی خانوارها در سالهای اخیر و شتاب این روند نزولی، نگرانکننده بوده آن هم برای کشوری که صاحب تمدن و پشتوانه فرهنگی است.
مدیرعامل مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر اضافه میکند: پس از بازخوردهای این طرح در مرحله نخست و رضایت افراد، حتماً تلاش میکنیم به ظرفیتهای این طرح اضافه کنیم و اگر قرار باشد کاری در مقیاس ملی انجام شود تا عموم مردم از آن استفاده کنند لازم است مجلس شورای اسلامی در قانون بودجه سال بعد، ردیف مستقلی برای این طرح ببیند.
به گفته وی، در مرحله بعدی این طرح و با مشارکت وزارت علوم، دانشجویان رشتههای مرتبط با فرهنگ، هنر و رسانه به فهرست دارندگان فرهنگ کارت اضافه میشوند تا از این امکان بهرهمند شوند و در مرحلههای بعدی هم با تأمین مجدد منابع میتوان اقشار مختلف جامعه همچون دانشآموزان، کارمندان دولت و بازنشستگان را زیر پوشش این طرح قرار داد، زیرا با وضعیت تورمی کنونی و فشار اقتصادی و معیشتی که بر مردم وجود دارد، ممکن است عنصر مهم حوزه فرهنگ و هنر که عملاً نقش انتقال فرهنگی مهمی به ویژه برای نسل جدید دارد از سبد مصرف خانوارهای ایرانی حذف شود.




نظر شما